اولین هنرنمایی های عسلم..
این روزها برام خیلی لذت بخش تره "هردومون از اون روزمرگیهامون خارج شدیم .شما رو که دیگه نگو عاشق کلاست شدی وخدارو شکر خیلی خوب "خانم ومنطقی برخورد میکنی..برای اینکه مستقل بشید اصلا اجازه نمیدن ما داخل کلاس بشیم وباید از جلوی در از هم جدا شیم وبر خلاف تصورم تو خیلی هم از این بابت خوشحالی وخیلی خوب به همه سفارشاتی که میکنم گوش میدی وهر روز که از کلاس برمیگردی منتظر جلسه بعدی هستی..
بقیه رو در کنار عکسها بهت توضیح میدم که با چه زحمتی انداختم آخه اصلا شرایط خوبی برای عکس انداختن نبود ولی خوب انداختم دیگه..........
اول از همه از وسایلت شروع میکنم که دوتا کیف جدا گانه درست کردیم یکی برای سفال واون یکی برای نقاشی صبح ها دوتا کیف میگیری دستت با یه ژست کاملا جدی راهی کلاس میشی
در ضمن کیف باب اسفنجیتو انقدر دوست داری بعد از این که دیدی تو کلاس سفال ممکنه کثیف بشه تصمیم گرفتی دیگه نبری و کیف قبلیتو فدایی کردی
کیف نقاشیت که فعلا کار با مداد رنگیه ولوازم معمول..
کیف کلاس سفالت که شامل:گواش"پیشبند"لیوان"سفره کار ویه بسته چوب کبریت وخلال..
در ضمن عروسک بافتنی که کنار وسایل هات هستش رو بابک پسر عمه برات خریده وخیلی دوسش داری عروسک محبوب این روزهاته واسمش رو گذاشتی البالو
اینجا هم اولین جلسه کلاس سفال ونقاشیت هستش که به دلیل نبودن شرایط عکسهای خوبی نتونستم ازت بگیرم ولی همین ها هم برای یادگاری خوبه..
اینجا اومدید تو حیاط تا دستهاتون روبشورید..
بعد هم حالت قطاری میرفتید تو کلاس..
امکان نداشت یک نفرتون خودش رو توی شیشه نگاه نکنه..
بعد از برگشت به کلاس وتوضیحات خانم برای جلسه بعد..
یه نفس گیری وشروع کلاس نقاشی..
اولین جلسه یار محبوبت یاسمن هم باهات اومده بود که همدیگرو خیلی دوست دارید
اینجا هم کلاس نقاشی..
واین ها هم اولین نقاشیهای دخترم تو کلاس ..
واین هم اولین حلزون سفال که دخترم خودش درست ورنگ آمیزی کرده..
اینجا هم جلسه دوم کلاسه که با پویا رفتید البته پویا کلاس شطرنج میره ...
این هم یه عکس یادگاری از اولین روزهای یادگیری گل دخترم امیدوارم هردوتا تون موفق باشید..
بعدا نوشت:هنوز هم با عکس انداختن مشکل داری واشک منو در میاری ولی اشکال نداره بعدا بابت ثبت این روزها حسابی ازم تشکر میکنی