روز های مردادی:)

سلام به روی ماه گل دخترم ودوستای گلم که حسابی شرمنده همشون هستم

این ماهی که گذشت علاوه بر بی رمقی تو ماه رمضون کلی سرم شلوغ بود وسرعت اینترنت هم پایین که همه این ها دست به دست هم داد که اصلا حس وحال وب گردی نداشته باشم ونتونم بیام وبرای گل دخترم چیزی بنویسم امروز که بعد از بیست روز اومدم الان سومین باره که دارم این پست رو میزارم الان این شکلی شدم

تمام شورو اشتیاقم برای نوشتن کورشدتازه به دوستان هم سر زدم بعضی ها هم که کلا  وبلاگ هاشون رمز دار شده وبعضی هم تغییر رمز دادن وما از دیدنشون بی نصیب شدیم ولی از دیدن بقیه دوستان واینکه این چند وقت ایام به کام بوده کلی خوشحال شدم

.

.

بعد از یه نفس گیری از حال واحوال  این روزهامون بگم که به لطف حضور پراز مهرت روزهامون رنگین کمونیه واز عشق  بی حدو مرزت که زبون زد همه شده سیرابیم ومن مادر که همیشه آرزوی پچ پچ کردن های مادرو دختری رو داشتم  از روز هایی که پره از حرف ها وگردش های مادر ودختری به آسمون ها میرم و کلی لذت میبرم

دوروز بعد از ماه رمضون عروسی پسر خاله عزیزم بود که بعد از یک ماه بی تحرکی حسابی کیف کردیم وبهمون خوش گذشتعسلم که تیپ پرنسس فرانسوی زده بود انقدر خوردنی شده بود که نگو  ولی مگه اجازه داد یه عکس درست وحسابی بندازم به خاطر همین عکسی ندارم که بزارم انشاا.. عروسی پسر خاله پدر جون که هفته بعده تمام تلاشم رو برای انداختن عکس میکنم

خلاصه که عسلی مامان همون قدر که شیرین تر میشی در عوض خرابکار تر هم میشی این روز ها برای بازی تمام اتاقت رو به اضافه اتاق ما بهم میریزی ومنم به خاطر اینکه ذوقت کور نشه میشینم تا بازیت تموم بشه بعد دوتایی جمع میکنیم ولی اینکه همیشه اتاق ها بهم ریخته باشه کلی کلافم میکنه که البته فقط این 15 روزه چون از اول شهریور باید بری پیش دبستانی تا از لحاظ  آموزشی همه بچه ها هم سطح بشن وبرای سال تحصیلی مشکل نداشته باشن.

این روز ها یی که گذشت به همون دلایلی که گفتم زیاد ازت عکس ندارم  واتفاق خاصی هم نیوفتاد ولی مطمئنم با شروع  کلاس هات ورفتن به پیش دبستانی کلی حرف برای گفتن وثبت اون ها تو وبلاگت دارم نفس مادر

مربیتون گفته برای اندازه گیری بریم مرکز تا روپوشتون رو بدن برای دوخت کلی ذوق زده ام من که از الان تو رو تو روپوش میبینم  دوست دارم حسابی بچلونتمت شیرین شکرم

این چند روز برات رنگ آمیزی از اینترنت پرینت میکنم ورنگ میکنی بعد هم میزنی بالای تختت "فکر کنم تا چند روز آینده اتاقت از رنگ آمیزیهات کاغذ دیواری بشه

این عکس رو که انداختم تا وقتی که برای بار سوم این مطلب رو بزارم سه تا رنگ آمیزی به دیوار اضافه شد

کنار رنگ آمیزی عاشق برنامه خاله سارا هستی وبا اون کلی کاردستی درست میکنی اینجا هم یه روز از همون روزهاس

یه ظهر تابستون که مشغول کارم وبا این صحنه مواجه میشم

این عکس ها برای یه هفته قبل از عروسیه که خانمی آماده شده بریم براش لباس بخریم

تو اون همه کار برای عروسی مجبورم کردی با دایی ببرمتون اسکیت سواری

کلی حرفه ای شدی نفسم

پارک هم که بدون پشمک امکان نداره

قربون ای دایی خواهر زاده برم مــــــــــــــــــــن

درضمن:امروز تولد عسل خاله"شیرین خودم ســـــــــــــــروش عزیزمه

تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا

وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما

تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز

از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا

ماه قشنگم تولدت مبارک

تولدت مبارک عزیز دلم برات بهترین ها رو از خدای مهربون میخوام یه عالمه بوسه از طرف من وپرنیا روی اون صورت مثل ماهت

این هم آدرس وبلاگ سروش شازده کوچولوی ما

http://sorosh91.niniweblog.com

پـــــ ن1:از این به بعد فقط بعضی پست ها رمز دار هستن ورمز هم همون رمز سابقه.

پــــ ن2:شیما جون(مامان درینا وسامیار)میدونم وقت نمیکنی  ولی اگر به وبم اومدی رمز مطالبت رو برام بزار هر چی میگردم پیدا نمیکنم

پــــ ن 3:این روز شمار سن عسلم تو تاریخ ثبت خاطره امروزه:

 ♥پرنیا✿◕ ‿ ◕✿ تا این لحظه ، 5 سال و 5 ماه و 5 روز سن دارد ♥

عاشقتم همه دار و ندارم♥

&&&&&&&&&&&&&&&&&