یادش بخیر...
دختر قشنگم کلی حرف هست که در مورد این روزهامون باید برات بگم :
اول از همه این روزها خیلی بابت پر کردن وقتهای بیکاریت باهات درگیرم اصلا راضی نمیشی که کلاسهای آموزشی بری بقیه هم میگن اصرار نکنم تابرای آینده مشکلی پیش نیاد از پارسال که کلاس ژیمناستیک رو نصفه رها کردی وحاضر نشدی بری دیگه زیر بار کلاس رفتن نمیری امروز با هم همراه دوست مامان رفتیم باغ جهان که الان پارک بانوان شده که عالی بود فضای قشنگی داشت با تمام امکانات کلی بازی کردی وبهت خوش گذشت وبهتر از اون این بود که هیچ محدودیتی نبود وبدون لچک ولباسهای دست وپا گیر کلی ورزش وبازی والبته کلی تاب سواری کردیم وقرار شد هفته ای یکی دوبار بریم البته اونجا هم کلاس های ورزشی برای شما بود قرار شد که اسکیت هاتو از دفعه بعدببرم تا حرفه ای یاد بگیری تا من بتونم یه کلاس خوب با فضای مناسب برات پیدا کنم گلکم
بعداز ظهر که برگشتیم ازم خواستی تا با هم فیلمی که از نوزادیت تا به امروز از لحظه به لحظت فیلم گرفته بودم رو بزارم تا باهم نگاه کنیم وااااااااای که چقدر لذت بخش بود اون جوجه کوچولوم که700\2وزن نداشت تو یه فیلم یک ساعته تبدیل به یه پرنسس کوچولو شد کلی دلم گرفت برام مثل یه خواب خوب بود چند بار چشمام پر اشک شد وقتی تو فیلم 2سالگیت با زبون شیرینت بهم میگفتی( لیلا بیده)دلم برات میرفت نفهمیدم چه جوری اون روزها رفت از تک تک روزهاش باهات لذت بردم وزندگی کردم برای خودت هم جالب بود وهمش میگفتی میشه اون دختره از تو tvبیاد بیرون وبشه آبجی من؟
از اون قسمت فیلم که تمام اسباب بازیهای کمدت رو خالی میکنی و میشینی توش که کلی خندیدی وبرات جالب بود از روی tvازش عکس انداختم آخه خیلی باحال بود
خلاصه مامان از تک تک روزهایی که با تو بود لذت بردو خیلی خوب قدر این روزهایی که با فرشتم میگذره رو میدونم وهزاران بار میگم:
خدایا شکرت که من رو لایق این احساس شیرین دونستی.
ودر آخر تو فیلم خودت رو با اولین لباس عروست دیدی ومجبورم کردی تا لباست رو از چمدون ها در بیارم تا بپوشی که البته برات شبیه لباس باله شده بود
موهاتو که نگو قربونت برم ازم خواستی تا مثل تو فیلم چتری بزنم که خیلی هم بهت میومد کلی بوسیدمت از بس جیگر شدی این هم از عکسهات عسلم
این عکس سه سال پیش:
وامروز ما....
ویه بوسه از راه دور برای همه ی دوستای گلم...