آرزوی من این است...
بازهم به لطف یکی از دوستای گلمون به یه بازی دعوت شدیم :
نوشتن آرزوهاتون توی وبلاگتون و دعوت از سه تای دیگه از دوستان وبلاگیتون برای ادامه کار
خوشحال میشم قبول کنی عزیزم »
ممنون از مامان بردیای نازنینم که مارو به این بازی دعوت کرد (برایت دنیایی به زیبایی هر آنچه که زیبایش میدانی آرزو میکنم دوست خوبم)
باید با صداقت بگم که تا قبل از بدنیا اومدن پرنیای نازم برای نوشتن ارزوهام چندین دفتر هم کافی نبود وآرزوهام تا بی نهایت ادامه داشت ولی از روزی که فرشتم رو تو آغوش گرفتم وحس خوب مادر شدن رو تجربه کردم تنها آرزوم سلامتی وعاقبت بخیری دخترم وتمام بچه ها بوده وفکر میکنم تو این بازی تمام مادرها یه آرزوی مشترک داشته باشن..
پس من هم از همین جا برای فرشته کوچولوی خودم وتک تک بچه هایی که میشناسم وبچه هایی که هیچ وقت ندیدمشون ارزوی سلامتی میکنم وارزودارم هر بچه ای که مریضه هر چه زودتر خوب بشه تا بتونه زیر سایه پدر ومادرش با خوشی زندگی کنه..
آمین..
به رسم این بازی من هم سه تا از دوستای گلم رو دعوت میکنم:
نرگس جون مامان باران عزیزم
شیما جون مامان درینای گلم
محیا جون مامان دیناخانم
ودر اخر آرزوم برای همه دوستای گلم ودختر نازنینم این که:
وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن میگرده، با تمام وجودم آرزو میکنم لبهاتون در اون نزدیکی باشه!
♥
♥